برو تا نشنوی گفتار دلگیر /
ز تلخی چون کَبَست، از ژَخَم چون تیر
(اسعد گرگانی)

Wednesday, December 21, 2011

يلدا، شبي به قدمت تاريخ؛ جشني براي زايش

يلدا رو خيلي دوست دارم، نه فقط چون جشن رو دوست دارم، و نه فقط بخاطر اينكه بخصوص جشن هاي ايراني رو خيلي دوست دارم، و نه فقط براي قدمت چند هزار ساله اش، هم چون فلسفه بسيار زيبايي داره. گذراندن تاريكي در بلند ترين شب سال براي ديدن اولين پرتوهاي خورشيد نوربخش؛ در كنار هم بودن، در كنار كهنسالان كه نشانه كهنسالي خورشيدند و روشن نگاه داشتن طولاني ترين شب سال براي ديدن زايش دوباره خورشيد پس از ساعت هاي طولاني غيبت، و اين چنين است كه جشني بر مبناي رويدادي كيهاني شكل مي گيرد.
پس شب چله زيباتون مبارك. به مناسبت اين شب تصميم گرفتم اطلاعات مختصري در مورد تاريخچه و آيين هاي اين شب در اختيارتون بذارم. اطلاعات تاريخي و نظريه هاي مطرح شده در اين نوشتار بر اساس پژوهشهاي دكتر "رضا مرادي غياث آبادي" است.
شب چله بمانند بسياري ديگر از جشن هاي ايراني خواستگاهي كيهاني دارد، بر اساس تقويم جلالي، شب سي ام آذر ماه آخرين روز فصل پاييز است كه بر اساس مباني علمي و حركت زمين كه بعلت آن خورشيد به پايين ترين نقطه افق جنوب شرقي مي رسد، بلند ترين شب سال را شكل مي دهد. زمين علاوه بر چرخش به دور خود و خورشيد، حركتي ديگر نيز بر حول محور افقي خود به گستره ۱۰/۴۶ درجه دارد. "به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندکی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله ۵/۲۳ درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند.1"
ايرانيان اين شب را در كنار كهنسالان به نشانه كهنسالي خورشيد همراه با خوراكي هاي سرخ، برنگ خورشيد، چون انار و هندوانه و سنجد زنده نگاه مي داشته اند.
چون ديگر جشن هاي ايراني مرتبط با رويدادهاي كيهاني، شب چله در آيين هاي مختلف ايراني شكلي مذهبي بخود گرفته است. اين شب در آيين مهر بعنوان شب زايش خورشيد گرامي پنداشته مي شده است. در آيين مهري نخستين روز زمستان "خور روز" ناميده مي شده است.
جالب اينجاست كه با گسترش آيين مهر در اروپا در نخستين سده پيش از ميلاد و همزمان با پادشاهي اشكانيان به اروپا راه مي يابد و سرتاسر اروپا پيرواني مي يباد و بعدها نيز درآيين هاي مسيحيت ورود پيدا مي كند. گرچه بنظر مي رسد برخي از آيين ها چون "گاوكشي" حاصل ميترائيسم غربي باشد. چنين گمان مي رود كه تقويم ميلادي بر اساس تقويم ميترايي بنيان نهاده شده باشد. "به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.2"
شباهت نام كريست در تقويم سيستاني و آيين كريسمس جالب توجه است. در ابتداي قدرت يافتن مسيحيان در اروپا و مسيحي شدن امپراطوران روم، از آنجايي كه زادروز دقيق مسيح مشخص نبوده، و همچنين آيين ميترائيسم نيز گسترش فراواني در اروپا داشته، بنظر مي رسد كه روز زايش خورشيد، يا همان فرداي شب چله بعنوان زادروز مسيح در نظر گرفته شده باشد. اختلاف اين روز در تقويم ميلادي (۲۴ دسامبر) و فرداي شب چله (۲۱ دسامبر) در تقويم جلالي بعلت دستكاري هاي اتفاق افتاده و انحراف تقويم خورشيدي از انطباق با طبيعت در سده هاي پسين و بويژه توسط ساسانيان است.
جالب تر اينكه بنظر مي رسد تزيين درخت كاج نيز از آيين هاي شب چله و كيش مهر بوده است كه به كريسمس ورود پيدا كرده است. نشانه هاي چنين آييني در روايات بيروني و نيز در نقش برجسته هاي تخت جمشيد قابل رويت است. درخت سرو يكي از نگاره گياهي حجاري شده در تخت جمشيد است. سرو در آيين مهر گرامي داشته مي شده و در شب يلدا با ستاره هايي بر فراز آن تزيين مي شده است.
نكته جالب ديگر اينكه جشن شب چله همواره در آخرين روز پاييز برگذار مي شده است. دانش تقويمي پيشينيان ما بسيار حائز اهميت است. آگاهي از اينكه شب چله بلندترين شب سال است، نياز به پيش دانسته هايي چون چرخش زمين بدور خورشيد، آگاهي از حركت زمين حول محور افقي خود، و ديگر اطلاعات نجومي دارد كه قدمت چندين هزار ساله اين جشن من را به شخصه متحير مي كند، گرچه بطور قطع نمي توان در اين زمينه اظهارنظر كرد كه ايرانيان در آن زمان از چنين دانش هايي برخوردار بوده اند.
در پايان اين را هم اضافه كنم كه اين نوشتار خالي از هرگونه احساسات ناسيوناليستي، مبتني بر پژوهشهاي باستان شناسيست. آنچه بيان شد به منزله نظريه قطعي نمي باشد.
شب چله 90

براي مطالعه بيشتر
"Christmas and Chelleh Night", Khodapasand, Edris, 2010, Jan.
"شب چله (یلدا): شب زایش خورشید و آغاز سال نو میترایی"، مرادي غياث ابادي، رضا، آذر 84 (1و2)
"یکم و شانزدهم مهرماه: جشن میتراکانا، جشن مهرگان" ، مرادي غياث ابادي، رضا، مهر 85
"میترا و پیوند آن با ستاره قطبی باستانی"، مرادي غياث ابادي، رضا، خرداد 85

2 comments:

  1. اون درخت کریسمس خیلی باحال شده. اما بذا پستتو با دقت بخونم نظرمو میذارم

    ReplyDelete

در فیس بوک منتشر کنید