ژخ در معنی
ژَخْ: (ژَ) (اسم) ناله، آواز حزین
ژخ . [ ژَ ] (اِ) ناله ٔ زار و حزین . (لغت نامه ٔ اسدی ). آواز حزین و آهسته . زاری و ناله . (برهان ). || بانگ و آواز. (صحاح الفرس ). هیاهو. هیابانگ . هلالوش :
بوی برانگیخت گل چو عنبر اشهب
بانگ برآورد مرغ با ژخ طنبور.
چون کشف انبوه غوغایی بدید
بانگ و ژخ مردمان خشم آورید.
ژخ بلاگی ادبی هنریست که پیش از این با نام "آناهید، الهه زیبایی" در بلاگفا فعالیت می کرد و از امروز دوازدهم اردیبهشت 1390 در این سرور به فعالیت خود ادامه می دهد، که این ایام همزمان با دومین سالگرد بلاگ هم می باشد.
ژَخْ: (ژَ) (اسم) ناله، آواز حزین
در فرهنگ معین
ژخ . [ ژَ ] (اِ) ناله ٔ زار و حزین . (لغت نامه ٔ اسدی ). آواز حزین و آهسته . زاری و ناله . (برهان ). || بانگ و آواز. (صحاح الفرس ). هیاهو. هیابانگ . هلالوش :
بوی برانگیخت گل چو عنبر اشهب
بانگ برآورد مرغ با ژخ طنبور.
منجیک .
شاید اینجا ژخ صورتی از زخ مخفف زخم بمعنی ضرب باشد. || طعن . گواژه : چون کشف انبوه غوغایی بدید
بانگ و ژخ مردمان خشم آورید.
رودکی .
ژخ مجموعه ای از نوشته های ادبی، شعر نو و کلاسیک، داستان کوتاه، دل نوشته های روزانه و عکس های شخصی خودم می باشد که برای مشاهده بازخورد و ایجاد حس قرابت با دیگران در فضای اینترنت به اشتراک می گذارم.
و در نهایت ژخ، تحفه درویشیست، پیشکش وجود مهربانش که بیشتر شعرهایم الهام گرفته از اوست.
با تشکر
90/02/12
ادریس خداپسند